محاکمه گیسلین ماکسول: چهارمین دادستان آنی فارمر به دادگاه می گوید که یک شخصیت سکولار بریتانیایی به او گفته در سن 16 سالگی لباس هایش را درآورده و سینه هایش را ماساژ دهد | اخبار آمریکا
چهارمین دادستان گیسلین، مکسول، لحظه ای را به یاد آورد که پس از اینکه شیر زن سکولار بریتانیایی به او گفت لباس هایش را درآورد و سینه هایش را ماساژ دهد، او را "یخ زده" رها کردند.
اخطار: این گزارش حاوی توضیحات تصویری از سوء استفاده جنسی از کودکان است.
آنی فارمر که هست فقط یکی از چهار دادستان شهادت با نام کامل او شهادت داد که ماکسول و جفری اپستین در سن 16 سالگی به او تجاوز کردند.
خانم فارمر در سال 1996 به یک دادگاه فدرال در مورد یک ملاقات گفت مزرعه سرمایه دار رسوا در نیومکزیکو جایی که ماکسول سینه هایش را مالید و اپستین با او به رختخواب رفت و اتفاق دیگری در نیویورک زمانی که او کفش او را در سینما مالید.
مکسول، دوست دختر سابق اپستین، به دلیل هشت اتهام، از جمله شش اتهام اغوا کردن خردسالان و قاچاق جنسی، در نیویورک با محاکمه روبرو است. او همه اینها را انکار می کند.
دست او را «نوازش» می کند و کفش را «مالش» می کند
خانم کشاورز که اکنون 42 ساله است، قبل از ملاقات به دادگاه گفت اپستایناو برای او یک بلیط هواپیما خرید تا در سال 1995 با خواهرش ماریا که در آن زمان یکی از کارمندان او بود در نیویورک ملاقات کند.
بیشتر در مورد Ghislaine Maxwell
او به یاد می آورد که در سفر با او ملاقات کرد و در سینما کنارش نشسته بود، جایی که دست او را دراز کرد و قبل از اینکه کف کفش، پا و پایش را "مالش" کند، شروع به "نوازش" کرد.
او گفت: «در شکمم احساس ناراحتی کردم.
به نیومکزیکو سفر کنید، با ماکسول و اپستاین که می خواهند در آغوش بگیرند ملاقات کنید
خانم فارمر که اکنون به عنوان درمانگر کار می کند، به دادگاه گفت که اپستین در سال 1996 هزینه پرواز را برای رفتن به مزرعه خود در نیومکزیکو پرداخت کرده است.
او گفت که "بی تاب است که نرود"، اما به او گفته شد که ماکسول آنجا خواهد بود، که باعث شد او احساس "راحتی بیشتری کند".
او به یاد می آورد که احساس "خاص بودن" می کرد، او را به خرید بردند که از آنجا یک جفت چکمه کابویی برایش خریدند و به سینما رفت.
خانم فارمر در پاسخ به این سوال که آیا چیزهای دیگری از این سفر به خاطر آورده است یا خیر، گفت: "خاطره دیگری که دارم این است که صبح در رختخواب بودم و ناگهان اپشتین در خانه را به این شکل بازیگوش باز کرد و گفت که میخواهد در آغوش بگیرد. با من به رختخواب رفت، من را در آغوش گرفت و بدنش را به من فشار داد."
او گفت که بهانه ای برای رفتن به دستشویی پیدا کرده است و افزود: می خواستم آنقدر آنجا باشم که امیدوارم تمام این وضعیت به پایان برسد.
"او به من گفت لباس هایم را در بیاورم"
خانم فارمر در حالی که در مزرعه بود گفت: "تصمیم گرفته شد که پاهای اپشتین را ماساژ دهیم."
او گفت: "مکسول می خواست به من نشان دهد که چگونه پاهایش را مالش دهم، زیرا این چیزی بود که او فکر می کرد باید یاد بگیرم چگونه انجامش دهم."
"من خیلی احساس ناراحتی می کردم - نمی خواستم پای او را لمس کنم. می خواستم متوقف شوم و امیدوارم به سرعت تمام شود."
خانم کشاورز پس از صحبت کردن در مورد چگونگی به یاد آورد ماساژ می دهدمکسول 59 ساله گفت که "خوشحال" خواهد بود که قبل از اینکه به او بگوید "لباسش را در بیاورد" یکی را به او بدهد.
او گفت: "او شروع به مالیدن بدن من و مالیدن پشت و پاهایم کرد و شروع به صحبت کرد و در یک لحظه در حین ماساژ باعث شد من غلت بزنم و به پشت دراز بکشم."
او ملحفهام را پایین کشید و سینههایم را برهنه کرد و سینهها و بالای سینهام را مالید.»
خانم فارمر گفت که احساس "یخ زدگی" و "تعجب" کرده و افزود: "من خیلی دلم می خواست از روی میز بلند شوم و این ماساژ را انجام دهم."
دادستانی از استدلال خود صرف نظر کرده و دادگاه هفته آینده ادامه خواهد داشت.
[ad_2]